گوشه ای از دل من، هنوز اینجاست!
اینجا رو بیشتر از تمام بی مرزهایی که برامون ساختن دوست دارم.
توی زمان دبیرستان و کنکور اینجا جایی بود که من با خودم حرف می زدم و هیچ رفیقی، رفیق تر از اینجا برام نبوده.
قلمم رو اینجا رشد دادم و کیف می کردم از اینکه میتونم خودم رو بنویسم.
حالا دانشجوام و دارم وسایلم رو جمع می کنم برای رفتن
ولی زمانی نیست که حرف از دل ادم بشه و من نگم اینجا چه کرد با دل من.رفیق های اینجا چه کردند با دل من
این آدمای قشنگ .که خدا تک تکشون رو حفظ کنه :)
من تا به امروز 90 درصد مطابم رو با تبلت و بعد ها با گوشی نوشتم و الان که به لب تاب رسیدم واقعیتش نمیدونم چطور باید با این بنویسم یعنی هنوز خیلی باهم راحت نیستیم فکر کنم باید چند بار به قصد نوشتن صفحه بیان رو باز کنم و سفید ببندمش. فکر میکنم امسال بیشتر از هر سال دیگه ای توی حالت هنگ رفتم. یه حالت بی حسی مثل اون ادمی که باید دستت رو جلوی صورتش ت بدی تا به خودش بیاد فکر میکنم از مبهم الملوک بودن وارد رها شده شدم مثل یه قطره ی بارون که نمیدونه باید بباره یا یخ بزنه !
احتمالا با تنظیمات قلم و نوشتاری دیوونه میشم چرا اینطوریه؟
گوشه ای از دل من، هنوز اینجاست!
اینجا رو بیشتر از تمام بی مرزهایی که برامون ساختن دوست دارم.
توی زمان دبیرستان و کنکور اینجا جایی بود که من با خودم حرف می زدم و هیچ رفیقی، رفیق تر از اینجا برام نبوده.
قلمم رو اینجا رشد دادم و کیف می کردم از اینکه میتونم خودم رو بنویسم.
حالا دانشجوام و دارم وسایلم رو جمع می کنم برای رفتن
ولی زمانی نیست که حرف از دل ادم بشه و من نگم اینجا چه کرد با دل من.رفیق های اینجا چه کردند با دل من
این آدمای قشنگ .که خدا تک تکشون رو حفظ کنه :)
#معنی شعر در عنوان:
به گنجشکانی که از چشمهای تو
تا قلب من بال میگشایند.
غاده السمانگویند فوران دگر،خاکستری از تو در این جهان جا گذاشته ست
به هند بروم تا شاید میان مرده هایشان گذری از تو بیابم ؟!
به کدام اقیانوس خودم را رها کنم تا شاید در مطلق ترین تاریکی اثری از تو بجوییم؟
به کدام هوا تو را ببویم
که شاید ذره ای از تو را در اغوش حجیمش جا داده باشد
درباره این سایت